سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سنگ را بدانجا که از آن آمده باز باید گرداند ، که شر را جز با شر نتوان راند . [نهج البلاغه]
 
شنبه 86 اردیبهشت 8 , ساعت 4:39 عصر

 

خرم آن دل که بود در حرم دلدارش

خنک آن دیده که دارد شرف دیدارش

سر تسلیم بنه در قدمش بی چه و چون

بسرم کار همین است و مکن انکارش

پیر دانای من آن درج گهرهای سخن

که مرا آب حیاتست همی گفتارش

گفت جز تخم حضوری ندهد بار وصال

خواجه در ملک دل این تخم سعادت کارش

بوالعجب خانه پر نقش و نگاری است جهان

صنع  نقاش  ببین  و  هنر  معمارش

وارداتی که به دل میرسد از ممکن غیب

ار بود هم نفسی بو که کنم اظهارش

رهروان سوخته بی سر و بی سامانند

شرر  عشق  ببین   و   اثر  اطوارش

عشق آن در یتیمی است که در ملک وجود

هر کجا  مینگرم   گرم   بود  بازارش

از کران تا به کران طلعت جانانه اوست

از عیان  تا  به  نهان مصطبه  آثارش

ز تجلای جمالش همه شیدایی او

گل  او  بلبل  او  گلبن  او  گلزارش

به تمنای وصالش همه اندر تک و پوی

نجم سرگشته او مهر و مه  دوارش

سروده حضرت آیت الله حسن حسن زاده آملی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ